سلطنت در انگلستان الگویی است ایده آل برای اغلب طرفداران این شکل از حکومت در جهان که با ارجاع به آن موضع خود را توجیه می کنند. گفتار پیش رو مروری است مختصر ازتاریخ سلطنت درانگلستان ازانقلاب دراین کشور تا کنون، که بعد از مبارزات طولانی و تغییر توازن قوا به نفع حاکمیت مردمی همچنان نهادی زائد فراسر جامعه است.

آیا در مارکسیسم سیاسی چیزی برای دفاع وجود دارد؟ / نایل داویدسون
جونا برچ و پل هایدمن در پایان مقالهی خود تحت عنوان «در دفاع از مارکسیسم سیاسی» اشاره میکنند که «هواداران مارکسیسم سیاسی نظیر رابرت برنر، الن میکسنزوود و چارلی پُست با منتقدان خود نظیر جایروس بناجی، نایل داویدسون و اشلی اسمیت در چشمانداز خود در ضرورت سوسیالیسم انقلابی از پایین، نقاط مشترک فراوانی دارند.».(1) قدر مسلم اینکه اعضای «همبستگی» نظیر برنر و چارلی پُست، انقلابیونی هستند که در شکلگیری بحثهای بسیار مهم برای چپ مشارکت بسیار داشتهاند، که با سنت انترناسیونال سوسیالیستی همخوانی کامل دارد.(2) افراد دیگری از همین سازمان نظیر جان اریک مارو در مورد جنبههایی از همین سنت ـ بهعنوان نمونه موضع ما نسبت به اپوزیسیون چپ ـ رویکردی انتقادی اتخاذ کردهاند، که با شیوهای رفیقانه به تکوین درکی جمعی یاری رسانده است.(3)
اما یکی از معضلات مارکسیسم سیاسی فقدان مرزهای روشن سیاسی است. همهی طرفداران این نحلهی فکری انقلابی نیستند: الن وود موضعی نزدیک به رالف میلیباند و جانشینان او در هیات تحریریهی «سوشالیست رجیستر» دارد، اگرچه او نیز در بحثهای نظری و از جمله مهمتر از همه دربارهی خصلت دموکراسی سرمایهداری نقش شایانتوجهی ایفا کرده است. اما برخی دیگر از مارکسیستهای سیاسی در دنیایی کاملاً آموزشگاهی بهسر میبرند، و بهنحوی افراطی از آنچه که تصور میکنند «روش مارکسیستی» محسوب میشود، هواداری میکنند و بدینسان از فعالیت سوسیالیستی فاصله گرفته و در راه فرقهگرایی آکادمیک گام میگذارند.
اما دشواری اصلی مارکسیستهای سیاسی رابطهی نامتوازن آنها با فعالیت سوسیالیستی نیست، البته وجود بحثهای تاریخی چالشبرانگیز صرفاً نمیتواند برای سیاست معاصر پیآمد ضروری در بر داشته باشد ـ صرفنظر از این که تز برنر را متقاعدکننده بدانیم یا نه، باید پذیرفت که برخی از مارکسیستهای سیاسی [یکرشته] آثار تاریخی به نگارش در آوردهاند که حاوی یافتههای مهمی است، بهویژه «بازرگانان و انقلاب» اثر برنر و «راه امریکا به سوی سرمایهداری» اثر چارلی پُست.