کرونا و سرمایهداری/ سخنرانی حسن آزاد در جلسه پالتاکی کانون کنشگران دموکرات و سوسیالیست. هانوفر
لینک کوناه: https://wp.me/pb3saw-8o
سخنرانی : تصویری ـ صوتی
سخنرانی : صوتی
نگاهی به دستاوردهای نظری سوئیزی
سیاست ـ روابط بینالمللی
بازاندیشی رابطهی مارکسیسم با امپریالیسم در قرن بیست و یکم
برگرفته از سایت نقد اقتصاد سیاسی
نفوذ گستردهی مارکسیسم در سرتاسر جهان در بخش اعظم قرن بیستم، با تبیین رابطهی جدید سرمایهداری با امپریالیسم که دقیقاً یک قرن قبل به جنگ جهانی اول انجامید، پیوند عمیقی داشت. ما نمیدانیم که مارکس با درک لنین از امپریالیسم تحت عنوان «بالاترین مرحلهی سرمایهداری» چهگونه مواجه میشد، اما بیتردید برخی از قراین نشان میدهد که بین توصیف مشهور کتاب کاپیتال که «سرمایه در حالی زاده میشود که از فرق سر تا نوک پا و از تمام منافذش، خون و کثافت بیرون میزند»؛(1) و انتظار لنین که تصور میکرد سرمایه در شرایط مشابه از جهان رخت برخواهد بست، شباهت معینی وجود دارد.
در واقع در سال 1888 پنج سال بعد از مرگ مارکس، انگلس با صراحت امکان وقوع یک جنگ جهانی را پیشبینی میکرد: «یک جنگ جهانی با وسعت و خشونتی غیرقابل تصور… یک آشفتگی جبرانناپذیر در نظام تجارت، صنعت و اعتبار کنونی که به ورشکستگی و فروپاشی عمومی دولتهای قدیمی و خرد سیاسی رایج آنها میانجامد… و ایجاد شرایطی که پیروزی نهایی طبقهی کارگر را فراهم میکند».(2)
بلوک سرمایهداری غرب زیر هژمونی امپراتوری امریکا
دربارهی مختصات نظام مناسبات بینالمللی چه در میان مارکسیستها با مخالفان نظری آنها، و چه در میان خود مارکسیستها تفاوتهای آشکار و حتی تبیینهای متضاد وجود دارد. یکی از حوزههایی که جریان جدید چپ به تصور روشنی از آن نیاز دارد، تبیین نظام مناسبات بینالمللی، سرشت آن، ویژگیها و دورنمای تحولات آتی است. بدون این چشمانداز، برخورداری از استراتژی معطوف به سوسیالیسم بهدشواری امکانپذیر است چراکه سوسیالیسم دراساس پروژهای جهانی است. از این رو در این نوشتار تلاش میکنیم آرای دو تن از نظریهپردازان معاصر را با اتکا به آثار آنها معرفی کنیم. آنها در این خصوص رویکرد معینی دارند که از رویکردهای دیگر متمایز است. ما در این نوشتار میکوشیم از منظر لیو پانیچ و سام گیندین به صورت فشرده خاستگاه نظام مناسبات بینالمللی پیش از جنگهای جهانی اول و دوم، بعد از جنگ دوم و از دههی هفتاد به بعد، ویژگیهای آن، نقش امپراتوری امریکا در این بلوک، رقابت و وحدت درون آن و سرانجام شرایط مبارزه علیه آن را به شکل تزهایی ارائه کنیم .
سیاست ـ جنبش کارگری
دربارهی اتحادیهی جنبش اجتماعی / مایکل اسکایوونی
برگرفته از سایت نقد اقتصاد سیاسی
مقدمه: اتحادیهی جنبش اجتماعی برای چپ دانشگاهی و کسانی که از اصلاح اتحادیهها جانبداری میکنند، به واژهای نوین و پُرآوازه تبدیل شده است. همانگونه که یان رابینسون اشاره میکند «هم تحلیلگران و هم فعالان کارگری، از این اصطلاح برای توصیف کار سازمانیافته در ایالات متحده بهره گرفتهاند؛» از اینرو، جنبش کارگری سازمانیافته باید چه برای صورتبندی برخی اتحادیهها در درون جنبش گستردهتر، و چه بهعنوان هدفی مطلوب برای کسب دوبارهی توان سیاسی و اقتصادی ازدسترفتهی کارگران، در این جهت گام بردارد.»(1) شمار فزایندهای از فعالان کارگری و تحلیلگران استدلال میکنند که اتحادیهی جنبش اجتماعی یک استراتژی/ایدئولوژی است که اتحادیههای امریکای شمالی باید آن را راهنمای خود قرار دهند.
گرامشی و استعارهی نظامی / دانیل اِگان
دربارهی اهمیت آنتونیو گرامشی در تفکر اجتماعی معاصر کمتر میتوان تردید کرد. سهم گرامشی در جامعهشناسی، فلسفهی سیاسی و مطالعات فرهنگی او را به یکی از پرآوازهترین نمایندگان دیدگاه نومارکسیستی تبدیل کرده است. ادای سهم او به نظریهی اجتماعی مارکسیستی محدود نشده، و بسی از آن فراتر میرود. توماس میگوید که «امروزه در سنت مارکسیستی، گرامشی بیش از هر متفکر دیگری از جمله مارکس و انگلس به معروفترین نظریهپرداز در بحثهای جاری دانشگاهی تبدل شده است». (توماس، 2010، ص199) یکی از مهمترین اجزای نظریهی اجتماعی گرامشی، بحث او دربارهی استراتژی سیاسی، بهویژه تمایز میان «جنگ جبههای و جنگ موضعی» است. به نظر گرامشی در جوامع پیشرفتهی سرمایهداری، مبارزهی فرهنگی پیچیده و طولانیتر (جنگ موضعی) جایگزین مدل کلاسیک انقلاب از طریق قیام مسلحانه (جنگ جبههای) شده است. این رویکرد، بنیادیترین سویهی تغییر در دیدگاه مارکسیسم غربی از اقتصاد سیاسی سرمایهداری به تحلیل روبناهای فرهنگی است. (اندرسون 1979)
«بورژوازی اسلامی» و اقتصاد سیاسی روحانیت شیعه
برگرفته از سایت نقد اقتصاد سیاسی
لینک کوتاه: https://wp.me/pb3saw-4G
دوست ارجمند محمدرضا نیکفر پژوهشگری است که در سالیان گذشته در دفاع از آزادی، دموکراسی و برابری انسانها، تاریکاندیشی و استبداد را به نقد کشیده است. او در پهنهی فکری و سپهر عمومی نقش مؤثری ایفا میکند که نمیتوان و نباید آنرا نادیده گرفت. آنچه که من در این جا بهطور چکیده پیرامون تأملات او درباب ماتریالیسم تاریخی و اقتصاد سیاسی بهطور عام، و «بورژوازی اسلامی» و روحانیت شیعه بهطور ویژه طرح میکنم برای دامن زدن به بحث و تعمیق آن است که امیدوارم در فضایی دوستانه، با هدف دستیابی به حقیقت پا بگیرد و توجه دیگر متفکران این حوزه را به خود نیز جلب کند.
ترجمه :
بررسی آرای جان هالووی \یادداشتی بر نظریه دولت سرمایه داری ( 1 ) \کولین بارکر
بررسی آرای جان هالووی \ پل بلک لج
مدلهای برنامه ریزی مشارکتی \ سونگ جین جونگ
در باره آنارشیسم مدل باکونین \ هال دریپر
در معرفی آرای جان هالووی \نقدی بر » تغییرجهان بدون کسب قدرت » اثر جان هالووی\ کولم مک ناتون
درمعرفی آرای جان هالووی \» تغییر جهان بدون کسب قدرت » چگونه ؟؟؟؟؟ ماسیمو د.آنجلی\
همنوایی با شیطان ؟ مارکسیسم مفیستوفلی جان هالووی \ الکس کالینیکوس\
طبقه کارگر در جهان \ کریس هارمن
اتحادیههای جدید اجتماعی، انترناسیونالیسم، ارتباطات-فرهنگ و همبستگی در یک چارچوب\ پیتر واترمن
اهمیت مسالهی رهبری: یک مقدمه \ کولینبارکر – آلن جانسون – مایکل لاولت
با نیروی کار سازمانیافته چه باید کرد؟\ گریگور گال (معرفی آرای جان کلی)\
شناخت دنیایی بهتر\ مایکل لبو ویتز
چرا سوسیالیسم \ دیوید لایبمن
چرا
سوسیالیسم \ پات دوین
ده تز درباره مارکسیسم و گذار به کمونیسم \ دیوید شوایکارت
مرزهای اقتصاد سوسیالیستی در حال تکامل \ دیوید لایبمن
سرمایهداری جهانی و امپراتوری آمریکا \ لئوپاتیچ و سام گیندین
جواهر اصلی و بدلی در امپراتوری \ لئو پانیچ وسام گیندین
تكنولوژي اطلاعاتي وخودمديريتي سوسياليستي \ نويسنده:اندي پولاك
سوژهی انقلابی(بررسی و نقد فراسوی سرمایه اثر مایکل لبووتیز)
سوژه انقلابی در مارکسیسم لوکاچ \ میشل لووی
در نفی ستایش از بورژوازی (یک راه مارکسیستی برای روسیه که پیموده نشد) \ استر گینگستون- من
رابرت میشلز و «بازی ستمکارانه» کولین بارکر
گذر به سوسیالیسم: دیالکتیک پیشرفت نزد مارکس \ پارششادوپادیا
مارکس متاخر و روسیه همچون کشورِ سرمایهداریِ پیرامونی \ تئودور شانین