نقدی بر خوانش مکتب اونو از فرایند مبادله

دیدگاه مکتب اونو درباره‌ی فصل دوم «سرمایه»
«فصل دوم به واقعیت‌های تجربی-تاریخی (توصیفی) مبادله‌ی کالاها به واسطه‌ی پول مربوط می‌شود، نه استنتاج پول از سرشت کالا. از این‌رو اونوئیست‌ها بر این باورند که فصل دوم سرمایه‌ی مارکس درباره‌ی «مبادله» باید به‌عنوان پیوستی (یا مجموعه‌ای از پانوشت‌ها) به فصل اول در باب «کالاها» در نظر گرفته شود»[2]
اکنون با مروری اجمالی بر محتوا و جایگاه فصل دوم در بازنمایی دیالکتیکی نشان داده خواهد شد که اونوئیست‌ها چه درک نادرستی از روش مارکس در استنتاج پول از کالا دارند. برای روشن شدن تفاوت فصل اول و دوم نزد مارکس بهتر است که از یک‌سو، بر پیش‌فرض‌های او درنگ و تأمل کنیم، و از سوی دیگر، سطوح تجرید در این دو فصل را با یک‌دیگر مقایسه کنیم.

مارکسیسم و روش بررسی گروه‌های اجتماعی/نگاهی به نظرات آقای نیکفر

دامنه‌ی تقسیم کاراجتماعی به تولید محدود نیست و از آن فراتر می‌رود و وظایفی نظیر کارهای نظامی، حقوقی اداری و غیره را نیز دربرمی‌گیرد. به همین دلیل لایه‌بندی‌های اجتماعی به طبقات محدود نمی‌شود و شامل گروه‌بندی‌هایی است با جایگاه و وظایف و در نتیجه منافع خاص خود.در شرایطی که طبقات اصلی هنوزانسجام ندارند و از آگاهی، سازماندهی و هویت سیاسی مستقل برخوردار نیستند، نقش این گروه‌های اجتماعی برجسته می‌شود. گفتمان و نوشتار زیر نقدی است بر دیدگاهی که با استفاده از مفاهیم شیوه تولید سرمایه‌داری نظیر کالا، ارزش و غیره، خواهان تحلیل روحانیت شیعه است. ارائه تحلیلی مختصر از این گروه اجتماعی از منظر تقسیم کار اجتماعی گسترده مهم است بدون فروکاستن و یک سان انگاشتن آن با طبقاتی نظیر بورژوازی، خرده‌بورژوازی یا فئودال. و یا نادیده گرفتن بازتاب منافع طبقات اصلی در میان این گروه اجتماعی.

درباره‌ی روش و ساختار سرمایه‌ی مارکس/بازنشر کتابخانه‌ی گرایش مارکسی

آن‌چه می‌خوانید متن نوشتاری سخن‌رانی من پیرامون روش و ساختار سرمایه در سال 2004 میلادی است که در اتاق پالتاکی فوروم سوسیالیستی با مسئولیت زنده‌یاد بهزاد کاظمی و همکاران او ایراد شد…

آخرین «وصیت‌نامه»انگلس/یک کمدی تراژدیک/ نویسنده: هال دریپر

از دیرباز در بسیاری از محافل سیاسی و آکادمیک (به‌عنوان نمونه کولتی، کولاکوسکی و مایر)* چنین شایع شده است که گویا انگلس در اواخر عمر از استراتژی انقلابی در راه رسیدن به سوسیالیسم دست کشیده و به استراتژی گذار تدریجی و آرام، از طریق صندوق رای و راه پارلمانی روی آوره بود. این اتهام موارد متعددی را در برمی‌گیرد که مشهورترین آن مقدمه انگلس در سال 1895 بر «جنگ داخلی در فرانسه» اثر مارکس می‌باشد.هال دریپر در نوشته‌ی زیر که با کوشش و همکاری ا.هابرکرن در مجلد پنجم از مجموعه 5 جلدی» نظریه انقلاب کارل مارکس» به چاپ رسیده است، تلاش می‌کند تا تحریف و وارونه نشان‌دادن نظرات انگلس را از طرف رهبری حزب سوسیال دموکرات آلمان برملاکند، کسانی که در عین حال از دوستان و همکاران نزدیک انگلس محسوب می‌شدند.

طبقه‌ی کارگر و درک مارکس از «طبقه‌ی عام» / رنزو لورنته /

دفاع از نظریه‌ی مارکسیستی در زمانه‌ی ما وظیفه‌ی آسانی نیست. برای دفاع از این نظریه از ابتدا، موانعی آشنا با سرشتی سیاسی و عملی خودنمایی می‌کنند: با فروپاشی کمونیسم شوروی در دو دهه‌ی پیش، بسیاری مارکسیسم را به‌طور قطعی نظریه‌ای «مردود» می‌پنداشتند، یا در بهترین حالت نظریه‌ای که با شرایط کنونی ارتباطی ندارد. اما دشواری‌های دیگر ناشی از این واقعیت است که مفسرانی آکادمیک و غیرآکادمیک و ضدمارکسیسم نظرات مارکس را منحرف و بد جلوه داده‌اند؛ اگر نگوییم به شکل کاریکاتور درآورده‌اند. از این‌رو، وظیفه‌ا‌ی بنیادی و تخطی‌ناپذیر محققان، روشنفکران و فعالان همدل با مارکسیسم عبارت است از نیاز به بازبینی و احیای مفهوم‌ها، تزها و نظرات مارکس که به شکل نادرستی معرفی شده‌اند، و در صورت امکان دفاع از آن‌ها.

1 3 4 5 6