از اواخر قرن نوزدهم لیبرالیسم کلاسیک با دشواریهای عدیدهای دستوپنجه نرم میکرد، از یکسو اعتلای جنبش کارگری و احزاب سوسیالیست و از سوی دیگرغلبهی انحصارات و رقابت کشورهای امپریالیستی، سیاستهای حمایتی و نظامیگری فزاینده که سرانجام به جنگ جهانی اول منجر شد. واکنش لیبرالها در برابراین دشواریها دو شکل داشت: نخست- عقبنشینی نسبی در برابر اعتلای جنبش کارگری و پذیرش محدود و مشروط حقوق کار و اتحادیهها. در سال 1905 حزب لیبرال در انگلستان در برابر جنبش کارگری در حال پیشرفت و حزب کارگر که در 1900 تأسیس شده بود، لیبرالیسم نو را تبلیغ میکرد.

مارکس و انگلس و به اصطلاح «چشم پوشی» از استراتژی انقلابی/ ح. آزاد
برخی گرایشهای فکری در فضای آکادمیک و جریانهای سیاسی مانند سوسیال دمکراسی و آنارشیسم بر این باورند که مارکس و انگلس در اواخر عمر از استراتژی انقلابی دست شسته و به اصلاحات تدریجی از طریق شرکت در انتخابات و پارلمان روی آورده بودند.درنوشتهی پیش رو صرفا به ارزیابی تاریخی این ادعا می پردازیم. برای روشن شدن این موضوع بهتر است در ابتدا به نقلقولهائی که مورد استناد طرفداران این دیدگاه قرار میگیرد، نگاهی کوتاه بیاندازیم. متاسفانه طرفداران این ادعا نقل قول ها را جدا از متن،جدا از شرایط تاریخی وبدون در نظر گرفتن قسمتهای حذف شده توسط حزب سوسیال دموکرات در سال 1895 بیان می کنند، در حالیکه غالبا در همان متن، چند سطر بالاتر یا چند سطر پائین تر جملاتی مشاهده می شود که از تحول انقلابی حکایت میکند. من در اینجا تلاش می کنم به اغلب موارد نقل شده اشاره کنم.