گفتار حاضر در بارهی «دیکتاتوری پرولتاریا» شامل دو بخش است: بخش نخست، خلاصهای است از اثر هال دریپر در این مورد. او در این اثر نشان میدهد که معنای اصطلاح دیکتاتوری در نیمهی قرن نوزدهم با معنای امروزی آن متفاوت بود و هدف مارکس از کاربرد این اصطلاح صرفا «حاکمیت سیاسی پرولتاریا » به شکل سیاسی جمهوری دموکراتیک بود، نه آن چنانکه اگوست فون هایک در «راه بندگی» مینویسد «خودکامگی» و «از بین بردن آزادیهای فردی». و همچنین اثبات این نکته که این اصطلاح نه ملهم از بلانکی، بلکه کاملا در نقد نظرات او بود. بخش دوم، کمون پاریس را بهعنوان یک نمونهی مشخص تاریخی از دیکتاتوری پرولتاریا مورد بررسی قرار میدهد.
ح. آزاد

دورهبندی سرمایهداری و تحول جهانی/نوشتهی: دیوید لایبمن
چکیده: حوادث سالهای اخیر ما را وامیدارد که دربارهی بنیادها [ی نظریمان] بازاندیشی کنیم: برای ارائهی پاسخ بهیک رشته پرسشهای کلیدی و محوری، باید اقتصاد سیاسی، نظریهی ماتریالیسم تاریخی، نظریه دولت، نظریه ملت و آگاهی ملی را با هم درنظربگیریم. امروزه، سرمایهداری جهانی تا چه حد بهکمال خود دست یافتهاست؟ برای مرحلهبندی (نظریهی دورهبندی) و برای توضیح زمان حاضر، از چه مؤلفههایی میتوان بهره گرفت؟ یک رهیافت نیرومند برخلاف آگاهی متعارف در مورد تکامل سرمایهداری نشان میدهد که هنوز پیروزی سرمایهداری بر جهان کامل نشدهاست. این درک، بهطور مکانیکی تحولات اجتماعی قابل ملاحظه را بهتعویق نمیاندازد، بلکه به امکان دستیابی بهتر به آن اشاره دارد که در کوتاهمدت امکان تحقق دارد؛ تا هدفهای درازمدتتر را در چشمانداز و ارتباط روشنتری قرار دهد.